گزارشها حاکی است که وزارت اطلاعات از مسئولان و رهبران کلیسای جماعت ربانی مرکز در تهران درخواست کرده است تا فهرست اعضای این کلیسا را به همراه شماره ملی و سایر مشخصات آنها، در اختیار این وزارتخانه قرار دهند.منصور برجی، از رهبران کلیسای ایرانیان لندن، در گفتوگو با رادیوفردا ضمن تأیید این خبر گفته است:منصور برجی:این درخواستی است که چند سال است که مدام از کلیسا میشود. تحت فشار زیاد از رهبران کلیسا خواستهاند که اسامی کامل اعضای کلیسا و شماره ملی و شماره شناسنامه و به هر حال جزئیاتی از مشخصات اعضای کلیسا را در اختیار وزارت اطلاعات قرار دهند.در خبری که در وبسایت محبتنیوز منتشر شده، آمده است که رهبران کلیسا درخواست کردهاند اعضای کلیسا به صورت داوطلبانه اطلاعات شخصی خودشان را تحویل رهبران کلیسا بدهند. میشود در این مورد توضیح بدهید.اعضای کلیسا نسبت به امنیت یکدیگر خودشان را مسئول میبینند، اما تحت فشار زیاد، رهبران کلیسا تصمیم گرفتهاند که علنا به همه اعضا اعلام کنند که از ما چنین درخواستی شده و شما باشید که قدم پیش میگذارید و این اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهید که ما هم بتوانیم [این اطلاعات را] به آنها (وزارت اطلاعات) بدهیم.اما هفته بعد از این درخواست، یعنی یکشنبه گذشته (۱۷ اردیبهشتماه) دوباره علنا به همه اعضا گفتند که این امر گزینشی نیست و اگر شما عضو هستید باید این کار را بکنید. ما تشخیص میدهیم این هم تحت فشارهای مجددی بوده که از طرف وزارت اطلاعات به رهبران کلیسا اعمال شده است.
منظورتان این است که دیگر داوطلبانه نیست و همه اعضا باید اسم و اطلاعاتشان را به رهبران کلیسا بدهند.
این شرط داوطلبانه بودن را همین یکشنبه گذشته برداشتند و از اعضای کلیسا خواسته شده است که این کار را بکنند.
در اختیار داشتن این لیست از سوی وزارت اطلاعات چه تبعاتی میتواند داشته باشد؟
این باعث میشود که آنها (وزارت اطلاعات) در درجه اول بدانند که اعضای فعلی چه کسانی هستند و بتوانند سر فرصت به سراغ تک تک آنها بروند.
به علاوه کلیسا را محدود میکنند که هیچ عضو جدید هم نتواند بگیرد. اعضای فعلی اگر به خاطر فشارها کلیسا را ترک کنند و اعضای جدیدی هم نتوانند بیایند، به این شکل میتوانند با اعمال محدودیتهای زیاد این کلیسا را در همان وضعیتی که است خفه بکنند.
واکنش رهبران کلیسا در مقابل این درخواست چه بوده است؟
اعضای کلیسا خیلی نگران هستند. این اسامی فرصتی را فراهم میکند که به خصوص کسانی که از زمینههای غیر مسیحی عضو کلیسا شدهاند، بعدا احضار شوند و مورد بازجویی و آزار و اذیت بیشتر قرار بگیرند.
برای خیلی از رهبران کلیسا این دوگانگی ایجاد شده است که چه باید بکنیم. این درواقع به یک خودکشی شبیه است. اگر اسامیشان را بدهید میدانید که از فردا ممکن است به وزارت اطلاعات فراخوانده شوند.
میدانیم که خیلی از افرادی که دانشجو بودند، [به خاطر گرایش به مسیحیت] مجبور شدهاند که ترک تحصیل بکنند. افرادی بیست و خردهای سال در دانشگاه و وزارت آموزش و پرورش کار میکردند اما به محض اینکه [مسئولان] فهمیدند که اینها کلیسا میروند و مسیحی هستند، از کارشان اخراج شدند.
همانطور که خودتان اشاره کردید و در وبسایت محبتنیوز هم ذکر شده، وزارت اطلاعات پیشتر نیز چنین درخواستی را مطرح کرده بود، اما به نوشته محبتنیوز، آن زمان رهبران کلیسای جماعت ربانی از تن دادن به این خواسته سر باز زده بودند. این بار پس چرا رهبران این کلیسا با این درخواست موافقت کردهاند؟
کلیسا و رهبران آن موقع سر باز زدند ولی بهای سنگینی هم دادند. از رهبران آن موقع یک عدهای به خاطر اینکه مقابل درخواستهای غیرقانونی و غیرانسانیای که از کلیسا میشد مقاومت کردند، کشته شدند، شهید شدند. ولی به هر حال طاقت انسانها حدی دارد. وقتی این فشارها مدام بر کلیسا و مسیحیان وارد میشود، به هر حال باید [رهبران] برای عدهای که در کلیسا هستند، اندیشه بکنند.
در مورد اعضای کلیسای جماعت ربانی که اشاره کردید کشته شدند، میشود کمی بیشتر توضیح بدهید؟
یک عدهای که مشخص بود، مثلا کشیش حسین سودمند که به اتهام ارتداد اعدام شدند و یا کشیش دیباج که ایشان هم به اتهام ارتداد سالهای سال در زندان بودند و بعد از فشارهای بینالمللی آزاد شدند، اما چند ماه بعد به طرز خیلی وحشیانهای ایشان را کشتند.
همزمان با ایشان، عدهای دیگر از کشیشان، کشیش هوسپیان و کشیش میکائیلیان (از کلیسای انجیلی) به طرز مشابهی که بعدها در واقع امضای قاتلان قتلهای زنجیرهای معروف بود، کشته شدند. اسم این کشیشان هم در زمره کسانی که قربانیان قتلهای زنجیرهای بودند ذکر شده است. آن زمان این قتلها را به یک سری گروههای مخالف نسبت دادند ولی چند سال بعد اسامی اینها در لیست قربانیان قتلهای زنجیرهای آمد.
یعنی این که کلیسای جماعت ربانی معتقد است که این افراد توسط عوامل جمهوری اسلامی کشته شدهاند؟
به طور رسمی نه، اما برای خیلی از شرکتکنندگان و اعضای قدیمی و جدید این کلیسا مشخص بوده است. کشیش مهدی دیباج سالها در زندان مخالفان که نبود، در زندانهای جمهوری اسلامی بود. اتهام ایشان هم اتهام ارتداد بود و سه بار هم به همین دلیل برای ایشان حکم اعدام صادر شده بود. کلیسا و رهبران آنها مرتب پاسخگوی مأموران امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی بودند.
اشاره کردید که این قتلها، امضای قاتلان زنجیره را داشت. منظورتان چیست؟
وقتی اجساد برخی از این عزیزان پیدا شد، آنها با ضربات متعدد چاقو، بیست و خردهای ضربه چاقو کشته شده بودند، یعنی مشابه همان قتلی که داریوش فروهر و همسرشان و یک سری دیگر از دگراندیشان و مخالفان سیاسی نصیبشان شده بود.
آماری از اعضای کشته شده کلیساها در ایران از ابتدای انقلاب تا کنون در دست دارید؟
حدود ۱۰ رهبر کلیسایی و کشیش، که البته سه نفر از این افراد کشیش نبودند ولی از رهبران کلیسایی و بهخصوص کلیسای خانگی بودند.
میدانید کلیسای جماعت ربانی چه تعداد عضو دارد؟
نه، من آمار خیلی دقیقی از اعضای این کلیسا ندارم ولی یکی از پرتعدادترین اعضا را در این کلیسا میتوانید پیدا کنید.
از تعداد نوکیشان مسیحی در ایران چه؟ آیا آماری دارید؟
نه، فکر نمیکنم کسی آمار دقیقی داشته باشد. تخمینهای زیادی زده میشود و از شواهدی نظیر تعداد کسانی که مرتب دستگیر میشوند و اینکه این مسئله تا این اندازه مورد توجه مسئولان جمهوری اسلامی قرار گرفته است و بلندپایهترین مقامات در مورد آن نظر میدهند و همینطور نگرانیهایی که برخی از علمای قم نسبت به رشد کلیسای خانگی در شهرهای مختلف مانند مشهد و قم ابراز میکنند، نشاندهنده این است که تعداد قابل توجه است و نگرانیهایی را هم باعث شده است.
منبع :رادیو فردا
1391/02/28