چندی پیش قسمتهایی از دست نوشته محمدعلی طاهری، مبدع عرفان حلقه در سحام منتشر گردید. اهمیت انتشار این نامه از چند جهت بود؛ اینکه چطور بعد از سه سال فشارهای جسمی و روحی زیاد، این نامه چند صفحهای به دست شهناز نیرومنش میرسد و چرا خانواده آقای طاهری و شاگردان وی، نسبت به شکنجههای جسمی وارده بر آقای طاهری سکوت کردهاند؟ زندانیای که بارها تا زیر طناب اعدام برده شده تا تحت فشار روحی مضاعف قرار گیرد و علیه خود ادعای ارتداد نماید تا بدین وسیله زمینه اعدامش تسهیل شود. وقتی متن نامه را دیدم با خود گفتم چرا این نامه باید خطاب به خانم شهناز نیرومنش نوشته باشد؟مگر محمدعلی طاهری فرد نزدیک تری را نداشت که نامه را خطاب به او بنویسد؟ همه این سوالات باعث شد که گفتوگویی را با شهناز نیرومنش ترتیب دهم.
شهناز نیرومنش متولد سال ۱۳۳۸ است. او سال ۱۳۸۴ وارد عرفان حلقه شد و دو سال بعد عضو شورای مرکزی این حلقه گردید. در رشته فیزیک کاربردی تحصیل کرده است و چندی بعد به خاطر عضویت در عرفان حلقه دستگیر شد، تحت فشار قرار گرفت، به طوری که ناچار به ترک ایران گردید. نیرومنش پس از خروج از ایران سکوت نکرد و آرام ننشست، وی در سال ۱۳۹۱ موسسهای را جهت ترویج افکار و عقاید محمدعلی طاهری در آمریکا به ثبت رساند. او برای استاد خود احترام خاصی قائل است؛ به طوری که می گوید: « تصمیمات استاد دارای حکمتی ست که من نمی دانم، اما آن ها را همان طور که از من خواسته انجام می دهم؛ نه کم و نه زیاد.»
از او پرسیدم چند هفته قبل نامهای از طرف آقای محمد علی طاهری توسط شما در اختیار پایگاه خبری سحام، قرار گرفت. با وجود پایگاه های متعدد خبری و اطلاع رسانی، چرا این نامه را در اختیار این سایت قرار دادید؟ آیا هدف یا دلیل خاصی برای این انتخاب خود داشتید؟
باتوجه به اینکه آقای محمدعلی طاهری بعنوان یک دگراندیش معنوی که در عین حال دارای جایگاه علمی هستند وبا توجه به وضعیت نگران کننده ایشان درزندان انفرادی ایران واهمیت موضوع از نظر ما، تصمیم بر این شد که این نامه ابتدا در رسانهای اطلاع رسانی شود که جایگاه و بُرد درون مرزی آن، از نظر مقبولیت عمومی، امکان دسترسی، تعداد مشاهده کنندگان و نیز ازنظرقابلیت استناد برای مسئولین مملکتی و سایر رسانهها بالا باشد وخوشبختانه سحام به این درخواست پاسخ مثبت دادند، هرچند که در مرحله بعدی رسانههای زیادی آنرا پوشش خبری دادند ولی من وظیفه خود میدانم در همین جا مراتب سپاس و قدردانی خود را برای چندمین بار از شما و سایرعزیزان در سحام و جرس اعلام کنم.
نامه آقای محمد علی طاهری از چه زمانی در اختیار شما قرار گرفت و با توجه به وضعیت آقای طاهری در بند الف سپاه پاسداران، مطابق توصیف ایشان در متن نامه شان ، چرا شما زودتر از این اطلاع رسانی نکردید و متن نامه را در اختیار رسانه ها قرار ندادید؟
قراراین نامه در نوروز ۱۳۹۲ که آقای طاهری در مرخصی ۶ روزه بصورت حصر خانگی بودند از سوی ایشان با بنده گذاشته شد، ولی اصل نامه در بهار امسال (۱۳۹۳) درامریکا به دست من رسید. اینکه چرا ایشان با توجه به وضعیت نگران کننده شان در این مدت در بند دو-الف زودتر به تهیه نامه مبادرت نورزیدند، یک بحث است و اینکه چرا بنده زودتر روی آن اقدام نکردم بحث دیگر. در مورد اول و اینکه چرا این نامه زودتر از سوی ایشان نوشته نشده، توضیحات مفصلی لازم است که شاید هم همه آن را نتوان با توجه به اینکه استاد طاهری در حال حاضر در دست اطلاعات سپاه گروگان هستند، بیان کرد؛ ولی در مورد دوم وتا آنجا که به من مربوط میشود از روزی که نامه طی مراحل مشکل به دستم رسید طبق خواست خود ایشان، ابتدا اقدامات اولیه در ارتباط با بخش حقوق بشر را در حد توان انجام دادم و سپس در اولین فرصت ممکن همانطور که ایشان خواسته بودند رسانه ایاش کردم والبته هر دو روند همچنان ادامه دارد.
سه – تحلیل شما از دستگیری همسر آقای محمد علی طاهری چیست؟ آیا می شود گفت که دستگیری ایشان توسط نیروهای امنیتی ، به خاطر انتشار متن این نامه بوده است؟
همسرآقای طاهری و خانواده ایشان در ایران، در تمام این سالها، به دو دلیل بر اساس خط مشی هماهنگی و همراهی با نیروهای امنیتی پیش رفتهاند، اولا: بدلیل فشاری که از طرف نیروهای حکومتی بر آنها وارد میشده و ثانیا: متقاعد شده بودند که این همکاری میتواند کمکی به وضعیت عزیزشان بکند، بنابراین افراد خانواده نمیتوانستهاند در جریان کم و کیف این نامه بوده باشند ویا در انتقال آن نقشی ایفا کرده باشند، ولی اینکه در این ۴-۳ سال گرفتاری آقای طاهری، همسرشان هیچ گاه دستگیر نشده بودند و دقیقا پس از انتشار خبر سند برای اولین باردر این مدت دستگیر شدند، میتواند نشان دهنده ظن و واهمه ی نیروهای امنیتی از مرتبط بودن همسرشان با انتشار این سند باشد.
از آخرین وضعیت همسر آقای طاهری چه اطلاعی دارید؟ آیا ایشان همچنان در بازداشت هستند؟
ایشان حدود دو هفته در بازداشت بودند و بعد آزاد شدند؛ البته من با خود ایشان با نزدیکانشان هنوز نتوانستهام صحبت کنم و تا آنجایی که از کانال هایی دیگر اطلاع دارم، تعهدات سنگینی از ایشان گرفتهاند خیلی سنگینتر از قبل که همیشه تهدید فرزندان و خودشان و ایجاد ترس و ارعاب وجود داشته.
پس از انتشار نامه آقای محمد علی طاهری ، برخی گمانه زنی ها در بین اعضای عرفان حلقه – که از شاگردان آقای طاهری هستند – به وجود آمده است. دلیل اختلاف ها میان اعضای حلقه بر سر انتشار این نامه به نظر شما چیست؟
البته اختلاف نظر، صرفا بر سر انتشار نامه نبوده و ما با خبر هستیم که کسانی حتی سحام را به بدلیل انتشار نامه آقای طاهری از جنبههای مختلف در فشار قرار دادهاند. شرح این اختلاف نظر، کمی طولانیست که مختصرا عرض میکنم:
قضیه این است که از ابتدای دستگیری اقای طاهری در اردیبهشت ۱۳۹۰، دو طرز تفکر در مجموعه وجود داشت، گروهی معتقد به اقدامات و فعالیت از طریق کمپین بین المللی و دفاع از ایشان در مجامع بین المللی و همپای آن فعالیتها واعتراضات و رایزنیها ی داخلی بودند وگروهی دیگرمعتقد به حفظ سکوت و عدم هرگونه ابراز اعتراض و قبول راهکارهای نیروهای امنیتی و نهایتا پیگیری قضیه صرفا از طریق وکیل و نامه نگاری به مقامات داخلی در صورت امکان. از آنجا که عرفان حلقه یک جریان معنوی و فاقد هرگونه تشکیلات سیاسی و مبارزاتی است، به کوشش نیروهای امنیتی و ایجاد جو تهدید و ترس وارعاب توسط نفوذیهای اطلاعات سپاه در بین عرفان حلقهایها وهمراه شدن خانواده و برخی شاگردان و منتسبان به استاد با موافقان و مشوقان سکوت، به راحتی این باور که تنها سکوت به وضعیت آقای طاهری کمک خواهد کرد در مجموعه شکل گرفت و خط مشی مصلحت اندیشی وسازش و سکوت برای مدتی طولانی حاکم شد.
نیروهای امنیتی با بهره بردن از همراهی وکیل، خانواده و تعدادی از منتسبان و شاگردان آقای طاهری که بصورت تشویق و بعضا اصرار رخ مینمود، خیلی تلاش کردند مشی حفظ سکوت را به شاگردان و هواداران ایشان بقبولانند و اینطور القاء کنند که: «سکوت و عدم فعالیت، خواسته شخص آقای طاهری است وهرگونه اعتراض و فعالیت باعث سیاسی شدن پرونده ایشان میشود و وضعیت او را وخیمتر میکند» وحتی تا آنجا پیش رفتند که بعضی از شاگردان به اصطلاح نزدیکشان که چند روزی در بازداشت بودند، از داخل زندان از زبان آقای طاهری نقل قول دروغ برای حفظ سکوت به بیرون انتقال دادند؛ بنده مصرانه و مستدل عرض میکنم که به استناد گفتههای شخص آقای طاهری (درمرخصی حصر خانگی نوروز ۹۲ و نیز در نامهای که ارسال کردهاند) هیچ گاه سکوت و عدم اعتراض، مورد تایید آقای طاهری نبوده وهمانطور که کاملا واضح و قابل پیش بینی بود کمکی به ایشان نکرد که هیچ، بلکه وضعیت را بسیار وخیمتر کرد.
استمرار جو سکوت و بی تفاوتی طرفداران، به مخالفین آقای طاهری فرصت پرونده سازی بر اساس ادعای شاکیان خصوصی جعلی و وارد کردن اتهامات واهی برای ساختن پاپوشهای امنیتی و شرعی و اخلاقی بیشتر را فراهم نمود که نتیجهٔ آن میتوانست و میتواند از بین رفتن جان ایشان باشد، بعلاوه در این فرصت نیروهای امنیتی ازهیچ اقدامی برای ضربه زدن به این گروه صلح جو و غیرسیاسی کوتاهی نکردند که از جمله میتوان به افزایش فشار ودستگیری فرادرمانگران، گرفتن اعتراف دروغین و یا قول همکاری از دستگیر شدگان، وادار کردنشان به همکاری با نیروهای امنیتی و یا طرح شکایت دروغین علیه استاد برای ساختن پاپوشهای بیشتر، بد نام کردن فعالین برای آزادی ایشان، جوسازی و بیحرمتی به این معلم معنوی و شاگردان وفادارشان از طریق رسانهها و… اشاره کرد. انتشار این نامه از دو جهت به دشمنان آقای طاهری صدمه میزد و به همین دلیل مورد هجمهٔ شک و یا مخالفت نفوذیها و بدنبال آن برخی از خودی هایی که از پشت پرده مسائل بی خبر بودند قرار میگرفت:
۱-باور «فعالیت بین المللی ممنوع، چون باعث سیاسی شدن استاد میشود» که چندین سال روی آن سرمایه گذاری کرده بودند را میشکست.
۲-دریافت نامه همراه با دادن اختیار تام به دریافت کننده آن برای کار حقوق بشری و رسانهای، دست مخالفان اعتراض وموافقین سکوت را برای دخل و تصرف و اعمال نظر دوباره در روند فعالیت وتحمیل دوباره نظرات ناصوابشان بر مجموعه میبست.
با توجه به اینکه نیروهای امنیتی و نفوذیها به کمک چند نفر سیاست گران و مصلحت اندیشان داخلی، در این سه سال بیشترین توانشان را برای اجرای پروژه سکوت بعنوان تنها راه به زانو در آوردن این جمعیت معنوی بکار بسته بودند، این هر دومورد، شکست بزرگی برایشان به حساب میامد، چون خیلیها به اشتباهشان پی میبردند و دست خیلیها رو میشد. اعتراض و مخالفت عدهای با انتشار نامه بدلیل این شکست است که طبیعتا شخصی که حامل نامه است میبایست به بهانههای مختلف در نوک تیز حمله این تهاجمات قرار بگیرد.
چرا نامه آقای طاهری خطاب به شما نوشته شد؟ آن طور که ما مطلع شدیم، برخی از اعضای خانواده ایشان در خارج از کشور هستند، چرا این نامه خطاب به آنها نوشته نشده است؟
بله هم برخی افراد خانواده و هم تعداد زیادی از شاگردانشان در خارج از کشور هستند. قطعا اقای طاهری برای این کارشان دلایلی داشتهاند که بنده تلویحا به بعضی از آنها در لابلای صحبت هایم اشاره کردم؛ در هر صورت اینکار باید توسط کسی انجام میشد که علاوه بر مورد اعتماد بودن، با اعتقاد کامل به ضرورت انتشار و پیگیری، آمادگی ذهنی برای انجام آن را داشته، موانع را بشناسد و با وجود مشکلات فراوان و فشار نیروهای امنیتی و جوسازیها و مخالفت های ناخودیها و بعضا خودیها، دودل نشود و کوتاه نیاید، وهم اینکه توانایی انجام آنرا به لحاظ موقعیتی دارا باشد. آقای طاهری در بند ۳ نامه ارسالی به گزارشگر حقوق بشر، به فشارهای وارد بر خانواده اشاره میکنند وبا اینکه بنظر میرسد بیشتر منظورشان از خانواده همسر و فرزندانشان است، ولی مطلعیم که دیگر اعضا خانواده نیز از تاثیر پذیری این فشارها وجوسازیها که گاهی مستقیم و گاهی غیرمستقیم وارد شده و میشود در امان نبوده ونیستند.
مطلع شدیم پس از انتشار این نامه ، فشارها به آقای طاهری در داخل زندان افزایش یافته است. گمان می کنید دلیل این فشارها چه می تواند باشد و هدف نیروهای امنیتی از افزایش فشار بر ایشان چیست؟
بله، پس از انتشارنامه فشارهای وارد بر ایشان بسیار شدیدتر شده و البته این، هم برای ایشان و هم برای ما قابل پیش بینی بود. در واقع ایشان آگاهانه دست به این اقدام زدند. اطلاعات سپاه در این سه سال سختترین فشارها را برای گرفتن اقرار مبنی برپذیرش اتهامات واهی ارتداد، خروج از دین و شیطانی بودن دریافتها و داشتههایشان برایشان وارد کرده و جزای ناعادلانهای برای چند اتهام واهی که در واقع پاپوشهایی است که برایشان ساختهاند، در نظر گرفته است؛ با این وجود آقای طاهری بر اساس همان حکم ناعادلانه هم باید پس از پایان یافتن دوره بازجویی به بند عمومی منتقل میشدند و نیز سال قبل با گذراندن ۲ سال از محکومیت باید آزادی مشروط شامل حالشان میشد، ولی ممانعت از این هر دو نشان داد که اطلاعات سپاه و موسسه بهداشت معنوی مقاصد دیگری دارند؛ به اینصورت که با وعده آزادی ایشان، جمع را ساکت کنند و با باز گذاشتن پرونده واتهام تراشی، مدت محکومیت را به تدریج بالا ببرد تا بدین ترتیب از تلخی حبس طولانی مدت ایشان، از طریق تدریجی و مرحلهای کردن احکام صادره بکاهند و به تدریج با عادی شدن عدم حضور ایشان و افتادن این قضیه در روند روزمرگی نزدیکان و هواداران، در موقعیت مناسب حکم اعدام را به اجرا درآورد. از این رو آقای طاهری با وجود اطلاع از مضاعف شدن فشارها، اعتراض و مبارزه علیه ظلم از داخل زندان را بر سازش و سکوت ترجیح دادند و خود برای احقاق حقوق خودش اقدام کرد.
لازم به ذکر است که موسسه بهداشت معنوی از زیر شاخههای اطلاعات سپاه بوده و ظاهرا بصورت یک موسسه خصوصی، ولی با پشتوانه چند نفری در حوزه علمیه خودرا متولی معنویت جامعه به حساب آورده و با هدف نابودی عرفان حلقه فعالیت میکند. در برنامههای گفتگوی آنلاین در آینده به روشنگری در باره این موسسه هم خواهم پرداخت.
به نظر شما دلیل حساسیت جمهوری اسلامی بر فعالیت آقای طاهری چیست؟ برخی اخبار تایید نشده حکایت از اعمال نفوذ آیت الله مکارم شیرازی برای اعدام ایشان است. آیا شما این اخبار را تایید می کنید؟
مخالفت متشرعین و دینداران قشری و ظاهری (و نه دینداران حقیقی) با عرفا در طول تاریخ همواره وجود داشته و هرجا این قشریون قدرتی در دستشان بوده رفتارهایی مشابه با عرفای حقیقی داشتهاند در حالیکه عدهای عارف نما (متولیان عرفان قدرت ونه عرفان کمال) را در کنار خودشان نگه داشته و برای حفظ حکومتشان تقویت هم کردهاند.
شیوهٔ معنوی عرفان حلقه به دلیل انسان شمول، فراگیر وسهل الوصول بودنش از طریق امکان ارتباط با هوشمندی حاکم بر هستی، به کمال همه انسانها میاندیشد و تفاوتی بین انسانها بر اساس نوع تفکر و مذهب وسایر پارامترهای جداکنندهٔ انسانها قائل نیست وصرف نظر از نوع اندیشهٔ افراد، امکان ادراک و تجارب عرفانی ناب را بی واسطه برای همه انسانها فراهم میکند و شرط ورود به حیطهٔ این عرفان و معنویت، التزام داشتن به مذهب خاصی نیست و در عین حال با هیچ دین و آئینی هم در تضاد نیست. بر اساس دیدگاه، فراکل نگری انسانها میتواند بدون نیاز به حواشی، فقط با اتصال به شعور برتر به تغییر بینشی دست یابند که آنها را به درک تجارب معنوی ناب، آگاهی از خود، مدیریت وجودی و رفع انواع مشکلات ذهنی و روانی و جسمی خود و دیگران موفق میسازد که نتیجهٔ آن آرامش و یافتن بینشی جدید نسبت به خود، خدا، مردم و هستی و ارتقاء بینشی و ارتقاء وجودی است.
بخش تندرو حکومت دینی ایران به سردمداری برخی مراجع تقلید، با باورهای تند و متعصبانه مذهبی، خود را وکیل وصی دین و ایمان و بهشت و جهنم مردم میدانند، بطوریکه در چند سال اخیر حتی مورد انتقاد بخشهای میانه رو و کند رو در بدنهٔ خود حکومت ایران، اعم از مراجع تقلید و سیاسیون قرار گرفتهاند. از آنجا که بقاء و حفظ قدرت دینی این بخش تند رو و متعصب درگرو حفظ باورهای قشری و پوستهای مذهبی وتقلید بیچون و چرا و کورکورانه جامعه است، آنها تاب تحمل هیچ قرائت دیگری از معنویت خصوصا معنویتی چون عرفان حلقه با این عمق و گستردگی را ندارند. آنها به شدت ازآگاهی مردم در هراسند؛ یادم میاید درجلسه بازجوییام در ایران، بازجو میگفت مردم از یک بهشت و جهنم میترسیدند و شما این را هم از آنها گرفتید و دیگر نمیشود کنترلشان کرد.
گفتم: ولی مردم سوال دارند و باید سوالهایشان پاسخ داده شود؛ اوبا عصبانیت پاسخ داد: مردم سوال ندارند، این شما هستید که دارید سوال در ذهنشان ایجاد میکنید!
علاوه بر این، آنها از هرکسی که تعدادی هوادار و علاقمند پیدا کند بشدت در هراسند، حتی اگر یک فوتبالیست یا یک مجری تلویزیون باشد چه رسد به کسی که صاحب یک اندیشه نوین است که بصورت عملی هم تاثیر گذار بودن خود را به اثبات رسانیده.
شما چه نوع فعالیت هایی را برای افزایش فشار جهت رهایی آقای طاهری انجام داده اید؟
همانطور که میدانید آقای محمدعلی طاهری در نامه ارسالی اشان برای آقای احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر از موارد نقض حقوق انسانی خود وسایر زندانیان توسط اطلاعات سپاه پاسداران، بازپرس، بازجوها و.. سخن گفته و آمادگی خودرا برای دادن هرگونه شهادت در این خصوص یه مراجع و مقامات بین المللی ابراز کردهاند.
طبق خواسته خود اقای طاهری که در نامهای جداگانه خطاب به بنده نوشتهاند، ابتدا متن نامه برای آقای احمد شهید گزارشگر ویژه حقوق بشر و سپس برای برخی دیگر از مقامات و فعالین سازمان ملل و ارسال شده و از طرق دیگر نیز مشغول پیگیریهای لازم هستیم ودر جهت رسانهای کردن خبر هم فعالیتهایی شده که کم و بیش شاهد ان بودهاید و البته هردو روند همچنان ادامه دارد. همچنین رونوشت نامه برای برخی مقامات داخلی ایران نیزکه در انتهای نامه به آن اشاره کرده بودند ارسال گردیده و برای دیگر مقامات ایرانی نیز در حال ارسال است. همچنین کمپینی در همین رابطه برای دفاع از آقای طاهری در حال جمع آوری امضاء است که افراد میتوانند با ورود به سایت www.freetaheri.com هم در جریان اخبار مربوطه قرار گیرند وهم از طریق این کمپین ما را در رساندن صدای مظلومیت این معلم معنوی یاری دهند. البته فعالیتهایی هم به نوبه خود از طریق هواداران آقای طاهری بصورت خود جوش انجام شده (از جمله تجمع کوچکی در مقابل دفتر حقوق بشر در ایران که هفته گذشته صورت گرفت) وبنده از تمام کسانی که امکان فعالیت حقوقی برای ایشان دارند خواستهام کمک کنند و فعالیتها منحصر به کارهای بنده و گروه همکارانم نباشد.
با توجه به اینکه اعضای عرفان حلقه ، دارای تشکیلات منسجمی نیستند، به نظر می رسد در این گروه ، نیروهای نفوذی امنیتی هم وجود دارند تا از انسجام فعالیت ها برای رهایی آقای طاهری از زندان جلوگیری و آن را به تشتت بکشانند. این شیوه همیشگی نیروهای امنیتی برای جلوگیری از انسجام نیروها بوده است. آیا شما به این تحلیل دست یافته اید؟
کاملا صحیح است، اصولا همانطور که میدانید، نفوذ در بین هوادران یک تفکر (اعم از سیاسی- فرهنگی- معنوی….) همواره از مهمترین و کارسازترین شیوههای نیروهای امنیتی بوده و هست و عرفان حلقه هم از این امر مستثنی نیست. نیروهای امنیتی معمولا با توجه به میزان اهمیت آن گروه یا تشکیلات، با نفوذ درآن اهدافی را دنبال میکنند که در مورد عرفان حلقه با توجه به اهمیت آن برای حکومتیان این نفوذ به صورت بسیار گسترده صورت گرفته است.
از جمله اهدافی که حکومت از طریق نفوذ نیروهای امنیتی در بین هواداران عرفان حلقه دنبال میکند، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱- ایجاد چند دستگی و تفرقه به منظور ایحاد توقف و یا کندی درحرکت(اصل تفرقه بینداز و حکومت کن)
۲- ایجاد شک و تردید نسبت به ادامه راه یا چگونگی ادامه راه در بین هواداران
۳- ایجاد بیتفاوتی و سردی در بین هواداران
۴- بدنام کردن و بیاعتبار کردن افرادی که دراین جریان نقش تعیین کننده دارند
۵- تحریف آموزهها به منظور سوء استفاده ازمفاهیم بر ضد خود تشکیلات(اسب تروا)
۶- چینش مهرههای نفوذی در جایگاه های حساس و تعیین کننده بصورت بسیار نامحسوس
۷- انتشار اخبار دروغ و شایعه پراکنی از طریق دوست نماها و نفوذیها
۸- به حاشیه بردن افکار عمومی به جای معطوف بودن آن روی مسائل مهم و تعیین کننده از طریق وارونه کردن اولویتها
۹- جلوگیری از اشاعه مفاهیم صحیح به منظور جلوگیری از درک و انتشار کیفی آموزهها پس از ناامید شدن ازامکان انتشار کمی آنها
۱۰- نزدیک شدن به افراد و مهرههای اصلی از طریق ریختن طرح دوستی با وابستگان و نزدیکان به او، جهت تخلیه اطلاعاتی.
تمام این موارد کم و بیش، هم در زمانی که خود استاد خارج از زندان بودند و هم در این چند سال که در اسارت هستند بسیار شدیدتر، به اجرا درآمد. قبل از زندان رفتن ایشان، افراد نفوذی در بین شاگردان واطرافیان آقای طاهری، در پی جمع آوری استنادات از موضوعات درسی ویا مطالب جلسات خصوصیتر و استفاده برعلیه ایشان بودند؛ بازپرس وکارشناس پرونده استاد طاهری در یکی از بازجوییهای بنده میگفت ما در کلاسها شرکت کردهایم و سه سال است که داریم روی مطالب و سی دیهای درسی کار میکنیم. الان تعدادی از اینها بعنوان مربی بین عرفان حلقهایها حضور دارند (آقای طاهری هم به این مطلب اشاره کردهاند و صوتهایش موجود است) و نمونهٔ این را در فضای مجازی هم میتوانیم ببینیم که صفحاتی به نام دفاع از عرفان حلقه درست کردهاند وبا پنهان شدن در پشت عکس یا تکههایی از کتابها و درسهای استاد، شاگردان را شناسایی میکنند واهداف خود را جلو میبرند.
در این سه سال و چند ماه اسارت، آقای طاهری بارها در چند قدمی اعدام قرارگفتهاند وانواع فشارها ی طاقت فرسا و موارد دیگر را که در نامه اشان درج کردهاند، تحمل کردهاند. استادبرای رساندن صدای مظلومیتشان به بیرون وبه منظور اعتراض به وضعیتشان واحقاق حقوقشان تا کنون نه باراعتصاب غذا داشتهاند؛ ولی متاسفانه هر بار، از طریق نفوذیها وهمکاران داخلی آنها، با سوء استفاده از فضای بایکوت خبری موجود، نه تنها جلوی اطلاع رسانی وضعیت اسفبار ایشان گرفته میشد، بلکه شایعه دروغ بودن خبر اعتصاب غذا یا دروغ بودن حکم اعدام را به سرعت پخش میکردند و به کرات اتفاق افتاده بود که در مواردی که احتمال ابراز واکنش نسبت به شرایط استاد از سوی هواداران را میدادند، با پخش شایعه آزادی موقت استاد طاهری، یا اینکه خانمشان با ایشان ملاقات داشتهاند و حالشان بسار خوب است ودروغ های این چنینی از طریق افرادی که به خانواده ایشان نزدیک کرده بودند، جمعیت هواداران را متقاعد و آرام میکردند؛ البته اقلیت معتقد به اعتراض و مخالف سکوت، هر بار از یک طریقی بصورتی عجیب و باور نکردنی درجریان قرار میگرفتند وبا روشن بینی سرو صدایی چون مصاحبه، کمپین، راهپیمایی و… به راه میانداختند و هر بار به شواهدی خبردار میشدیم که این حرکتها همگی بعنوان ترمزی بر فشارهای وارد بر ایشان بسیار موثر بوده است.
سخنی با همه مخاطبان و سخنی با شاگردان ایشان: توصیه شما به دوستان ، یاران ، همراهان و شاگردان آقای طاهری چیست؟
سخن اول: خوانندگان این مصاحبه منصفانه بیندیشند که درحکومتی مثل ایران، کسی را بیدلیل ازشاگردانش جدا نمیکنند و سه سال در انفرادی بند دو-الف نگه نمیدارند. آنقدر از حضور ایشان در بین مردم واهمه دارند که حتی به بند عمومی منتقلشان نمیکنند چرا که تاثیر پذیری مردم را از وجود و سخن حق ایشان دیدهاند. او حرفی برای بشریت دارد که جاعلان معنویت نمیخواهند به گوش مردم برسد. امروز که خودشان از داخل زندان پیش قدم شدهاند، وظیفهٔ اصلی ما دفاع از حقوق ضایع شده ایشان و سایر زندانیان است. آقای طاهری همیشه میگفتند ما به این آب و خاک دِین داریم، ایشان برای ادای این دِین در ایران ماندند و تاوانش این شد. به شاگردان ایشان برای احقاق حقوق او و سایر زندانیان عقیدتی یاری دهید.
سخن دوم: امروزشاگردان آقای طاهری که از آموزههای ایشان برای خود واطرافیانشان بهره بردهاند و نسبت به ایشان احساس دین میکنند، میدانند که طبق گفتهٔ خود استاد، در این موقعیت عرفان نسبت به رساندن ندای مظلومیت ایشان به دنیا در اولویت دوم است. بعد از ارسال نامه ایشان وضعیت فرق کرده و چیزی که مشخص است اینست که عرفان حلقهایها بایستی بعد از این، رفتاری متفاوت با قبل از ارسال نامه استاد داشته باشند؛ چرا که امروزپس از اعتراض خود استاد به وضعیتشان و گزارششان به مجامع حقوق بشری، دیگر کسی نمیتواند ادعا کند سکوت و عدم اعتراض به نفع استاد است، دیگرحجت تمام شده که سکوت یعنی خیانت، یعنی ظلم و حکومت به وسیله ایادی و نفوذیهایش به اشکال و بهانههای مختلف، بسیار خواهان این سکوت است. میدانم که بسیاری از شاگردانشان مشتاقانه به دنبال راهی برای کمک به ایشان هستند. ولی برای شاگردان ایشان در داخل کشور از سوی حکومت شرایط بسیاردشواری ایجاد کردهاند. بنابر این در این شرایط فشار منظوراز شکستن سکوت الزامه این نیست که همین فردا همه در خیابان بریزند. این نوع اعتراض برای وقتی است که امکانات و مقدماتش فراهم شده باشد نه اینکه شروع شود و درهمان قدم اول زمینگیر شود. هرچند که اگر موقعیت اضطراری ایجاد شود این کارهم خواهد شد، ولی اعتراض و رساندن صدای مظلوم به دنیا راه های مختلفی دارد:
- از ایمیل یا پیغامهای گروهی برای رساندن صدای مظلومیت استاد و انتشار نامه ایشان در بین مردم استفاده کنند.
- نامههای اعتراض آمیز در جمعهای کوچک خود تهیه کنند و برای مراجع و مجامع داخل و خارج از کشور ارسال نمایند.
- گزیدههای از کتابهای ایشان را همراه با عکس و متن نامه ایشان را بین مردم در مساجد، مجامع مذهبی و فرهنگی، کتابخانهها، خیابانها، مترو، اتوبوسها و…بصورت شبنامه توزیع کنند.
- آنهایی که به اینترنت دسترسی دارند فایل صوتی مصاحبهها و متن خبرها را برای دیگران ارسال کنند.
- تشکیل جمعیتهای اعتراضی کوچک وکوتاه مدت در خیابانها، میادین و مکانهای مذهبی و… که در عین حال صدای اعتراضشان در داخل بصورت پراکنده شنیده شود و فیلم وعکس و گزار ش آن در فضای اینترنتی پخش شود.
در خارج از کشور هم علاوه بر این روشها که با آزادی نسبی بیشتری قابل انجام است کارهای دیگری در نظر داریم که انشالله اطلاع رسانی میکنیم. خلاصه قدم اول هر کاری که بخواهد صورت بگیرد آگاه سازی مردم است. آگاهی صورت بگیرد بقیهٔ راه باز میشود. وظیفه همه شاگردان آقای محمد علی طاهری انتشار و فهم و درک اموزههای ایشان است که این چیزی بسیار فراتر از یادگیری تئوریک مطالب است. درک قلبی آگاهیها انسان را وارد فضایی میکند که دیگر برای تشخیص حق از باطل نیازی به استدلال ندارد و مثل عاشقی که معشوقش را در هر لباسی میشناسد حقیقت برای انسان ملموس و آشنا میشود و این خواستهٔ همهٔ شیوههای معنوی ناب در طول تاریخ بوده و هست.
فراموش نشود که ما به دنبال قدرت و حکومت نیستیم، ما به دنبال درک و آگاهی بشریت هستیم و نجات مردم از گرفتاری و بیماری به کمک حلقههای رحمانیت الهی و نجات جان استاد طاهری که ارمغان بزرگی برای بشریت در دست دارند ودر این مسیر صد البته سختیهایی وجود دارد از زندان وتهدید و توهین و دوری از وطن و شنیدن تهمت و صدها سختی دیگر… ولی اعتقاد به حقیقت تحمل تمام اینها را میسر میسازد. به امید روزی که دیگر هیچ شمشیری به جنگ اندیشه نیاید.
روح ا...زم سحام نیوز