محمدعلی کرمی، درویش ۳۰ ساله و دانش آموخته آیتی، سیام بهمن ۱۳۹۶ در حمله خشونتآمیز نیروهای انتظامی و سپاه پاسداران به تحصن دراویش در منطقه پاسداران تهران ، همراه با دهها تن از همکیشانش بازداشت شد و پس از ضرب و شتم، به اداره آگاهی شاپور و پس از دو هفته به زندان تهران بزرگ (فشافویه) منتقل شد.
زهره کرمی، ساکن ایتالیا به کمپین حقوق بشر در ایران گفت برادرش که به بیماری قلبی و خونی مبتلا است و یکی از دستانش را در اثر حادثهای در کودکی از دست داده، به دلیل ضعف خدمات درمانی و بهداشتی و بیتوجهی و خودداری زندان از اعزام او به بیمارستان، با خطر جدی از دست رفتن سلامتی روبرو شده است.
زهره کرمی به کمپین گفت: «محمدعلی یک دستش را در کودکی از دست داده و برای کارهای ساده بهداشتی یا بستن بند کفش هم مادرم به او کمک میکرد، مسئله نگران کننده این است که بیماری قلبی دارد و آنژیوگرافی کرده و باید مرتب دارو مصرف کند، برای بیماری خونی اش هم باید داروی خاصی مصرف کند و مرتب تحت نظر پزشک باشد ولی این شرایط در زندان تهران بزرگ نیست، به بیمارستان هم نمیفرستند و ما نگران از دست رفتن سلامتی اش هستیم.»
خواهر محمدعلی کرمی به کمپین گفت با گذشت بیش از سه ماه از بازداشت برادرش و سایر دراویش، هنوز به وکیل دسترسی ندارند: «نه تنها برادر من که هیچ کدام از دراویش وکیل ندارند و وکیل انتخابی هنوز نتوانسته به پرونده وارد شود و مطالعه کند، فعلا دادگاهها دارد غیرعلنی و به صورت دسته و گروهی برگزار میشود ولی دادگاه محمد هنوز برگزار نشده.»
طبق اصول قضایی و همچنین آیین دادرسی کیفری ایران، متهم باید از لحظه بازداشت به وکیل دسترسی داشته باشد اما قوه قضائیه جمهوری اسلامی با بهانههایی مانند امنیتی بودن پروندهها در مرحله مهم بازجویی و تحقیقات مقدماتی فرصت انتخاب وکیل به متهم نمیدهد و پس از آن نیز با ارائه لیستی از وکلای مورد اعتماد قوه قضائیه، انتخاب وکیل برای متهمان سیاسی را بسیار محدود میکند، به طوری که در بعضی از استانهای ایران، از میان صدها وکیل، صرفا هفت یا ده وکیل در لیست قوه قضائیهاند.
زهره کرمی به کمپین گفت برادرش و سایر دراویش زندانی، ابتدا در آگاهی شاپور و در بیخبری ضرب و شتم شدهاند و پس از دو هفته بدون درمان، به زندان تهران بزرگ منتقل شدهاند: «تا دو هفته اصلا تماسی نداشتند و نمی دانستیم دقیقا کجا هستند، دادسرا و هیچ نیرویی هم به خانوادهها اطلاعات نمیداد، بعد از انتقالشان به زندان فشافویه، گفتند دو هفته در آگاهی شاپور بودند و به شدت ضرب و شتم و شکنجه شدند، بعد هم مجروح با سر و دست و پای شکسته به زندان تهران بزرگ منتقل شدند و هنوز زخمها و شکستگیهایشان درمان نشده، مگر این که خودبخود ترمیم شده باشد.»
اداره آگاهی شاپور تهران، یکی از بدنامترین پاسگاههای نیروی انتظامی با سلولهای انفرادی است که معمولا برای اعتراف گرفتن از متهمان جرائم عمومیتری مانند مواد مخدر، قتل و سرقت استفاده میشود. اغلب خانوادهها و زندانیان آزاد شده، در پاسخ به پرسشهای کمپین، بر وقوع آزارواذیت جسمی و ضرب و شتم دراویش در این مرکز انتظامی تاکید کردهاند.
زهره کرمی گفت وضعیت دراویش در زندان تهران بزرگ نیز تفاوت چندانی با آگاهی شاپور ندارد، ازدحام جمعیت و ضعف شدید بهداشت و درمان، رفتارهای سلیقهای و غیرقانونی ماموران زندان و همبند بودن با محکومان جرایم خطرناک، سلامت روحی و جسمی زندانیان را به خطر میاندازد.
خواهر محمدعلی کرمی، منوط کردن تماس با خانواده به انجام کارهای زندان را به عنوان نمونهای از آزار و اذیتهای غیرقانونی ذکر کرد و گفت در یک مورد مسئولان زندان تهران بزرگ ارائه کارت تلفن و حق تماس با خانواده را به شرکت در چیدن علفهای محوطه زندان مشروط کرده و تعدادی از زندانیان به دلیل مقاومت یا ناتوانی در انجام کار از حق تماس تلفنی محروم شدند.
در جریان حمله ماموران پلیس و لباس شخصیهای سپاه پاسداران به تجمع دراویش گنابادی در اواخر اسفند ۹۶، بیش از سیصد تن از دراویش پس از ضرب و شتم، بازداشت شدند و اغلب آنان همچنان بدون دسترسی به وکیل و امکانات درمانی، در زندانهای تهران بزرگ و زندان زنان شهرری (قرچک) نگهداری میشوند.
کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران